نام کوهی است در مازندران. رابینو در پاراگراف 31 یادداشتهای خود این نقطه را درجزء نام یک عده کوه ذکر می کند. (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 153 و ترجمه فارسی ص 204)
نام کوهی است در مازندران. رابینو در پاراگراف 31 یادداشتهای خود این نقطه را درجزء نام یک عده کوه ذکر می کند. (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 153 و ترجمه فارسی ص 204)
چشم خانه. حدقۀ چشم. لخج. (منتهی الارب) : کی دگر از خانه چشمم قدم بیرون نهی ز استانت بردم آنجا خاک دامنگیر را. کلیم (از آنندراج). پیام دیده ام ای اشک تر بخواب رسان بیا و خانه چشم مرا به آب رسان. معصوم کاشی (از بهار عجم)
چشم خانه. حدقۀ چشم. لخج. (منتهی الارب) : کی دگر از خانه چشمم قدم بیرون نهی ز استانت بردم آنجا خاک دامنگیر را. کلیم (از آنندراج). پیام دیده ام ای اشک تر بخواب رسان بیا و خانه چشم مرا به آب رسان. معصوم کاشی (از بهار عجم)
میوه ای که کال و نارس از درخت چیده و در خانه پخته و رسیده کرده باشند. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). در هندوستان انبه را چنین پخته نما سازند. (آنندراج) : چو من میوه در سایۀ خانه بس که ناخوش بود میوۀ خانه رس. نظامی. کند هرکسی سیب را خانه رس ولی خوش نباشد بدندان کس. نظامی
میوه ای که کال و نارس از درخت چیده و در خانه پخته و رسیده کرده باشند. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). در هندوستان انبه را چنین پخته نما سازند. (آنندراج) : چو من میوه در سایۀ خانه بس که ناخوش بود میوۀ خانه رس. نظامی. کند هرکسی سیب را خانه رس ولی خوش نباشد بدندان کس. نظامی
دهی است جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 2 هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در دامنۀ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مرطوب و سکنه اش 135 تن است که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از چشمه و محصول آن برنج و مرکبات و چای و شغل اهالی زراعت و نمدمالی و راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ص 98)
دهی است جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 2 هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در دامنۀ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مرطوب و سکنه اش 135 تن است که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از چشمه و محصول آن برنج و مرکبات و چای و شغل اهالی زراعت و نمدمالی و راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ص 98)
دهی است از دهستان چنانه، بخش شوش شهرستان دزفول، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری شوش و 38 هزارگزی باختر راه شوسۀ دزفول به اهواز است. این دهکده در دشت واقع و گرمسیر و مالاریایی است. 350 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و عربی و فارسی زبانند. از چاه مشروب میشود. محصولاتش غلات میباشد، اهالی به کشاورزی اشتغال دارند و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان چنانه، بخش شوش شهرستان دزفول، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری شوش و 38 هزارگزی باختر راه شوسۀ دزفول به اهواز است. این دهکده در دشت واقع و گرمسیر و مالاریایی است. 350 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و عربی و فارسی زبانند. از چاه مشروب میشود. محصولاتش غلات میباشد، اهالی به کشاورزی اشتغال دارند و راه آن در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
قریه ای است بفاصله 29500 گزی جنوب غربی قلات غلزائی ولایت قندهار، بین خط 66 درجه و 44 دقیقه و 30 ثانیۀ طول شرقی و خط 32 درجه و 3 دقیقه و 54 ثانیۀ عرض شمالی. (از قاموس جغرافیای افغانستان ج 2)
قریه ای است بفاصله 29500 گزی جنوب غربی قلات غلزائی ولایت قندهار، بین خط 66 درجه و 44 دقیقه و 30 ثانیۀ طول شرقی و خط 32 درجه و 3 دقیقه و 54 ثانیۀ عرض شمالی. (از قاموس جغرافیای افغانستان ج 2)
دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در سی هزارگزی جنوب اردبیل و 19 هزارگزی شوسۀ تبریز- اردبیل. این دهستان کوهستانی ولی معتدل است. 945 تن سکنه دارد که ترک زبانند. دهکدۀ مزبور از چشمه مشروب میشودو محصولش غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی به قالی بافی آشنا هستند. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ج 4 ص 187)
دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در سی هزارگزی جنوب اردبیل و 19 هزارگزی شوسۀ تبریز- اردبیل. این دهستان کوهستانی ولی معتدل است. 945 تن سکنه دارد که ترک زبانند. دهکدۀ مزبور از چشمه مشروب میشودو محصولش غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی به قالی بافی آشنا هستند. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ج 4 ص 187)
برندۀ اثاث خانه. ربایندۀ اثاث خانه. دزد. سارق. ج، خانه بران: چو دزد خانه بر کالا همی جست سریر شاه را بالا همی جست. نظامی. من بسختی ب خانه دگران خانه من بدست خانه بران. نظامی. گر سه حمال کارگر داری چار جمال خانه برداری. نظامی. نقطه گه خانه رحمت تویی خانه بر نقطۀ زحمت تویی. نظامی
برندۀ اثاث خانه. ربایندۀ اثاث خانه. دزد. سارق. ج، خانه بران: چو دزد خانه بر کالا همی جست سریر شاه را بالا همی جست. نظامی. من بسختی ب خانه دگران خانه من بدست خانه بران. نظامی. گر سه حمال کارگر داری چار جمال خانه برداری. نظامی. نقطه گه خانه رحمت تویی خانه بر نقطۀ زحمت تویی. نظامی